معمار و معماری
اولین گروههای شناخته شده بشر قبل از تاریخ آریایی ها قومی بودند که از 6000 سال قبل از میلاد در فلات ایران ساکن شدند و در دهکده های کوچک و پراکنده، در این سرزمین پهناور می زیستند.
از آن زمان اقدام به ساخت خانه های کوچک سنگی و گلی متنوع نمودند.
معماری ایران عموما دارای مفهوم دینی است که در رابطه با انسان درمسیر درک خداوند و قدرت الهی قرار می گیرد ابتدایی ترین اثر با عظمت معماری ایران معبد زیگورات متعلق به 4000سال
قبل استکه فرم و مفهوم آن معرف کوه ،سنبل قدرت الهی است .
زیگورات رابطه زمین را با آسمان بر قرار می کند و ابتدایی ترین اثر با عظمت معماری است تا کاربندی اوج هنر تزئینات معماری همه و همه در مسیر درک عظمت خداوند است لذا اولین نکته
قابل توجه در معماری احساس عظمت و قدرت آفرینش است که در بیننده بوجود می آید.
معماری در حقیقت یک نوع زبان است زبانی که بدون آموزش، همه ملل آن را درک می کنند .
معماری یک نوع بیان شعر و موسیقی است که هر بیننده ای را با هویت ، شخصیت و تمدن دیرینه صاحبانش آشنا می سازد.
معماری عرصه ای از توانایی بشری است که در طول تاریخ همواره با رشد فکری و علمی بشر در فضا سازمان یافته است سازمان وفضا در معماری همواره با شیوه زندگی در هر زمان و مکان
متناسب بوده است .
معماری نوعی تقویم تاریخ فیزیکی است ؛ که طی قرن ها تحت شرایط زیست محیطی اقلیمی، تاریخی، سیاسی، اجتماعی، مذهبی واقتصادی باز مانده تمدنهای گذشته است .
معماری اجتماعی ترین هنر بشر است چون لحظه ای از زندگی روزمره بشر فاصله نمی گیرد واین مهمترین ویژگی معماری است، لذا می توان گفت معماری سرآمد همه هنر ها است.
در اغلب رشته های هنری معماری ایرانی، شخصیت انسانی وجود دارد و این حس انسانی به وضوح در معماری دیده می شود و بارز ترین جلوه های فرهنگی هر قوم وهر دوره تاریخی است .
معمار رهبر و نظام دهنده نوازندگانی است که هرکدام به تنهایی نمی توانند بنوازند و لذا معمار قدرت رهبری و کنترل دارد .
معمار منبع توانمندی است که جوهره فضا و مکان، خلوص و تنوع، در سازمان دهی فضا، روشنایی و معنی ارزشی معمارانه را متناسب با شیوه زندگی و زمان خلق می کند .
معمار مترجم زبان انسان هاست که تمدن،آداب وفرهنگ وتاریخ کشور را به راحتی برای همه زبانها نقل می کندو در یک جمله معمار نقاش و ترسیم گر تمدن و ایدئولوژی جامعه وملت هاست .
معمار اندیشمند توانمندیست که امواج پر تلاطم مدرنیزه او را گرفتار نمی سازد و دنباله رو کورکورانه نیز نمی باشد .
معمار خلاقی است که متناسب باشیوه زندگی زندگی زمان و با صرف مصالح مختلف در سازمان دهی فضا، توانمندی افزودن ارزشهای پیشینیان را داراست .
معمار در هر زمان به نیازها می اندیشد نه دنباله رو است ونه ترس از کهنه شدن دارد و در دام تله زمان نیز گرفتار نمی شود و بالاخره
معمار اندیشمندی است که امواج پرتلاطم مدرنیزه قادر به منحرف ساختن افکارش نیست و ضمن حفظ هویت تاریخی خود ونیاکانش درخلق فضای متناسب زمان ومکان می اندیشد ومی کوشد .
تحولاتی که آغاز قرن معاصر پدید آمد موجب گسیخته شدن رشته های استوار، بین فرهنگ پیشینیان ومعاصرگردید، و متاسفانه باعث کم توجهی به هنر و ارزشهای فرهنگی معماری نیز گردید و
مظاهر تمدن و فرهنگ غرب روز به روز گسترده شد، با توجه به پیوند معماری با زندگی مردم لازم است معماران معاصر ارزشهای معماری را متناسب با شیوه زندگی زمان باز گردانند!