زری بافی

زری یک صفت نسبی منسوب به زر است. یعنی ساخته شده از زر زرین و طلائی، بنابراین زری عبارت است از پارچه های زربفت، پارچه ای که پودهای آن طلاست. در این هنر پارچه هائی با نقش و نگارهای سنتی و تار و پودهائی از ابریشم و گلابتون با دستگاههای کاملاً سنتی دستی بافته می شود. مواد اولیه این صنعت ابریشم طبیعی است. مراحل بافت زری بافی شامل نقشه بندی، چله کشی، گذراندن ابریشم از وردها و شانه ها می باشد. دستگاه زری بافی نیز معمولاً ابزار و آلات چوبی است که به سبک قدیمی و ساده ساخته می شود. هنر زری بافی سابقه تاریخی و طولانی دارد.

مورخین و پژوهشگران می نویسند هخامنشیان در استفاده از پارچه های لطیف و لباس های فاخر پیشقدم بوده و پرده های الوان ایرانی که با نخهای گلابتون بافته شده بودند در دنیا مشهور و معروف بوده اند بطوری که رومیان همه ساله مبالغی برای زری های ایران خرج می کرده اند. از دوران ساسانیان پارچه های زربفت بسیار زیبا در موزه ها و کلیساهای اروپا موجود است.

پس از اسلام و بخصوص در عصر سلاجقه نقوش اسلامی با ساسانی تلفیق و استفاده خط کوفی در حاشیه پارچه ها باب گشت. در دوران مغول این هنر دچار زوال گردید، اما با روی کارآمدن تیموریان مجدداً مورد توجه قرار گرفت. در دوران صفویه و بخصوص بعد از پایتختی اصفهان زری بافی نیز مانند سایر هنرها مورد حمایت جدی قرار گرفت و بهترین استادان به اصفهان دعوت شدند. این استادکاران در کارگاههای مجهزی که کارگاه شاهی نامیده می شدند به تربیت شاگردان و تولید پارچه های زری بسیار زیبا مشغول شدند. بزودی این کارگاهها گسترش یافتند و در شهرهای یزد و کاشان و بقیه نقاط نیز کارگاه های شاهی افتتاح شدند. در این دوره زری بافی با طرحهای گوناگون و رنگهای متنوع به بالاترین سطح رسید و نقوش بسیار زیبائی از تصاویر حیوانات، پرندگان، گل و گیاه، درختان مخصوصاً درخت سرو، گل و مرغ اسلیمی و ختائی بر پارچه های زربفت بافته شدند و بافته ها نیز با خطوط نسخ و نستعلیق تزئین شدند و با آنها مقابر و اماکن مقدسه پوشانده شدند. در دوران صفویه پارچه های زربفت و زری های ایران بصورت صادرات، هدیه به سلاطین و رهبران و سفرا و بصورت های دیگر به کشورهای اروپائی راه یافتند و این هنر ایرانی طرفداران و خریداران بسیاری بدست آورد. پس از صفویه به دلیل تقلید از غرب هنر زری بافی مورد بی مهری واقع شد اما در سال 1309 شمسی کارگاهی توسط دولت وقت و به اهتمام استاد حسین طاهرزاده بهزاد و به ریاست استاد حبیب الله طریقی تأسیس شد. در حال حاضر کارگاههای زری بافی میراث فرهنگی و کارگاه زری بافی و گلابتون سازی هنرستان هنرهای زیبایی اصفهان به حیات خود ادامه می دهند. امروز از استادکاران این هنر نیز مانند هنر قلمکار برای تدریس در دانشگاه استفاده می شود و استادان این صنعت تجربیات گرانبار خود را به دانشجویان منتقل می کنند. از استادان این هنر می توان از مرحوم پورعطار و مرحوم پورنقشبند نام برد. از استادانی که در قید حیات هستند نیز استاد مهدی شمسعلی است که با خلق آثار زیبا و نفیس از زوال این هنر جلوگیری می کنند.

قلمزنی

هنر قلمزنی سوابق ممتد و طولانی دارد. این هنر گرانمایه و زیبا که بیانگر فرهنگ و تمدن قوم ایرانی است ابتدا به صورت حجاری در بدنة کوهها و روی سنگهای ساختمانی کاخهای پادشاهان و بناهای تاریخی و حتّی در دوران غارنشینی دیده شده است. بعدها هنر حجاری، تبدیل به حکاکی و سپس قلمزنی گردیده و نقوش و تصاویر از روی سنگهای ساختمانها و بدنه کوهها به روی سنگهای قیمتی مخصوصاً عقیق منتقل گردید و «حکاکی» نامیده شد. عاقبت فلزات از جمله طلا و نقره و مس و برنج و فولاد زمینه اصلی این نقوش و خطوط زیبا و دلپسند قرار گرفته و هنر «قلمزنی» نام گرفت.

لفظ «قلمزنی» معنای متعددی دارد. این لغت در فرهنگ معین چنین معنا شده است: «نویسندگی، نقاشی و یکی از هنرهای زیبا است و آن ایجاد نقوش جانوران و گیاهان و طرحهای مختلف است بر روی نقره یا فلزات دیگر. در هنگام عمل، استاد به وسیله قلمی فلزی و یا منقاش نوک تیز فولادی که دارای دستهای چوبی است کار میکند. دکتر معین پس از این تعریف، این بیت را از «زلالی» آورده است:

به طرح خویش حیرت زند دست که از هیچش قلمزن نقش چون بست

پرویز بهنام باستان شناس ایرانی، قدمت برنزهایی را که نقوش زیبا بر روی آن نقش بسته و در حفاریهای باستانشناسی به دست آمده مربوط به اقوامی دانسته که قبل از هخامنشیان در ایران زندگی میکردهاند. او نوشته است که این اشیاء بیشتر در نواحی لرستان و کردستان یافت شده و محل کشف آنها را که اغلب از جنس سفال یا فلز منقش بوده، علاوه بر ناحیة لرستان، مربوط به دامنههای کوههای زاگرس دانسته و اضافه کرده است که در زمان فرمانروایی ایلامیها، اطراف کوههای زاگرس به نام ناحیة «آنزان» شناخته میشده که به چهار قسمت تقسیم شده بود.

حال با توجه به این سخن پرویز بهنام و همچنین اعتقاد هرتسفلد مستشرق آلمانی که گفته است ابتدا، نام اصفهان «آنزان» بوده و سپس به «گابیان» تبدیل یافته و از زمان هخامنشیان به بعد ابتدا به «گی» و سپس به «جی» تبدیل شده است؛ اگر این دو آنزان یکی باشد، سندی معتبر از قدمت هنر حکاکی و قلمزنی در اصفهان محسوب میشود که از دوران قبل از هخامنشیان، بدان میپرداختهاند و این سخن با یادآوری اینکه زردکوه بختیاری نیز جزو ارتفاعات شرقی جبال زاگرس یعنی همان «آنزان» (به گفتة پرویز بهنام) به حساب میآید؛ بیش از پیش به واقعیت نزدیک میشود.

از دوران ساسانیان نیز اشیاء فلزی نفیس زیادی در موزههای مهم جهان موجود است که نقوش بسیار زیبایی از حیوانات و پرندگان و گیاهانی و مجالس بزم و رزم و رقاصهها و نوازشگران متعددی با آلات موسیقی سنتی آن عصر بر روی طلا و نقره نقش بسته است که مایه اعجاب و تحسین هنرشناسان جهان است.

محمدتقی مصطفوی، رئیس موزة ایران باستان در مجله «نقش نگار» نوشته است که از ظروف نقره فراوان عهد ساسانی که نقوش شاهنشاهان و صحنههای رزم و شکار و بزم و موضوعهای مختلف دیگر را در بردارد، مجموعهای افسانهای مشتمل بر بیش از هزار پارچه، در موزة «ارمیتاژ» لنینگراد نگهداری میشود و نمونههای مختلف دیگری هم در موزههای اروپا و آمریکا و تعداد نوزده قطعه نیز در بیست سالة اخیر، یعنی تا سال 1336 در موزة ایران باستان جمعآوری شده است که از مهمترین نفایس تاریخی موجود در داخل کشور باستانی ایران به شمار میرود

در بین این ظروف چهار ظرف بسیار نفیس وجود دارد که لباس و آلات موسیقی و حرکات رامشگران عهد باستان را نشان میدهد. یکی از این چهار ظرف تنگ نقره بسیار زیبایی به ارتفاع 5/26 سانتیمتر است که قطر دایرة قسمت بزرگتر تنگ 25/14 سانتیمتر است

و در چهار سمت تنگ، چهار حالت مختلف از بانوی هنر پیشهای را در هنگام رقص مینمایاند:

1- در یک حالت شاخه گلی در دست راست و ظرفی محتوی دانههای میوه بر دست چپ گرفته و در دو طرف وی روباه و قرقاولی دیده میشود.

2- در تصویر دیگر حلقهای به دست راست و گلی در دست چپ بانو قرار دارد و با توجه به اینکه در این تصویر، حالت رقص با نوک پا مجسم گردیده به خوبی میتوان پنداشت که حلقههای دست راست چون قاشقکی به کار میرفته که با آهنگهای مقطع متناسب با چنین رقصی مینواختهاند.

3- تصویر دیگر شاخة بلند درختی دارای گل و برگ، در دست راست و عودسوزی به دست چپ گرفته است در دو طرف وی نیز کبک و تذروی ترسیم شدهاند.

4- تصویر چهارم پرندهای را در دست راست، به سمت بالا نگاه داشته و با دست چپ روباهی را از دُم گرفته و آن را حرکت میدهد. در این حالت باز هم تصویر کبک و تذرو در دو جانب وی دیده میشود. حاشیههایی از برگهای مو دور و بر هر چهار تصویر نقش بسته است و این توّهم را ایجاد مینماید که در موسم انگور چینی مجلس بزمی در تاکستان ترتیب داده شده و روباه را که آفت انگور است، به دام انداخته و ضمن حرکات مختلف رقص، تنبیه میکند. حرکت رقص هنرپیشه نوعی عملیات بندبازی توأم با بازی با حیوانات را نمایش میدهد که طی آن حیوان را در هوا پرتاب کرده و دوباره میگیرد.

از ویژگیهای هنر قلمزنی در دورة ساسانی که بیشتر به صورت برجسته بر روی طلا و نقره بوده، نقش حیوانات بالدار یا سرِ شیر و اژدها و انواع گل و مرغهای مختلف و صورت رقاصهها در حال رقص با آلات موسیقی و نوازشگران و مجالس رزم و بزم و شکارگاههاست.

قلمزنی در دوران بعد، یعنی در دوران اسلامی تغییرات قابل توجهی نکرده و از نظر جنس و طرز کار و نقوش و بلکه فرم، با قرنهای گذشته و حتی دوره ساسانی تفاوت فوقالعادهای نداشته است تحول جزیی آن نیز به طور آرام و ملایمی صورت گرفته که هر بینندة صاحب ذوقی به آسانی میتواند تداوم روشها را در سراسر دوران اسلامی و قبل از آن در اشیاء دریابد. در دوران دیلیمیان در نقوش قلمزنی، نوع پیچیدگی به صورت حلقههای مجزا یا متداخل پیدا شد که در داخل آنها نقوش حیوان و گیاه القا گردیده است. در دوران بعد نیز حیواناتی بهصورت روبهرو یا پشت به پشت، در طرفین درخت دیده میشوند. موضوع حملة شیر به گاو یا حیوانات دیگر نیز از دورة ساسانی باقی مانده است. در دوران صفوّیه و قاجاریه نیز جز نقوشی از شاهنامه و نظامی گنجوی و آثار و بناهای تاریخی و اشعار کوتاه اعم از غزل و رباعی تغییر قابل توجهی نداشته و اصل نقوش، به همان صورت اسلیمی، در طرحهای مختلف و گل و مرغ و حیوان و انسان خلاصه شده است. اما به جای خط میخی یا اوستایی و پهلوی از خط زیبای نستعلیق و به مناسباتی هم از نسخ استفاده شده است که خط نسخ بیشتر در نوشتن ادعیه یا جملاتی از قرآن کریم و نقوش دینی و اسلامی دیگر کاربرد داشته است.

هنر قلمزنی از دیرباز در اصفهان رواج کامل داشته و اشیاء قلمزده قدیمی از دوران های مختلف زینت بخش موزه ها و مجموعه های خصوصی است. این هنر در حقیقت نوعی حکاکی بر روی فلزات است. در این صنعت دیرپای دستی نقوش یا طرح هائی بر سطح اشیاء فلزی کنده می شود. ابزار کار هنرمند قلمزن تعدادی قلم های مخصوص و چکش است. قلمزنی در ایران از سابقه ای طولانی برخوردار است.

با توجه به بررسی های پژوهشگران سابقه تاریخی این هنر به (سکاها) می رسد که در حدود پنج هزار یا هفت هزار سال پیش در قفقاز زندگی می کرده اند. از این قوم آثار بسیاری بدست آمده که اکثر از طلا و نقره و برنز می باشند.

از اساتید برجسته این هنر حاج محمد تقی ذوفن، حاج سید محمد عریضی، ابراهیم دائی زاده را می توان نام برد. استاد رجبعلی راعی نیز از هنرمندان خلاق و مبتکر این هنر است که تابلوهای بسیار مشهور و نفیسی در زمینه داستانهای قرآنی، تاریخی و آثار حماسی و برجسته کردن برخی کارهای کمال الملک بوجود آورده است. در حال حاضر، اشیاء قلمزده هنرمندان اصفهانی مانند سینی و گلدان و مجموعه های بزرگ مسی و برنجی و قوطی سیگار و جای نمک و قاب عکس و انواع ظروف بشقاب که با طرحهای بسیار زیبا بصورت جُندکاری قلمزنی شده موزه ها و مجموعه های خصوصی را زینت می بخشند.

گره چینی

هنرگره چینی یا به عبارت دیگر گره سازی از زمان های قدیم در ایران باستان متداول بوده و هنرمندان این مرزوبوم با الهام از گره های معمول در معماری ، کاشی کاری و گره سازی روی گچ ، در منبت کاری و ساخت پنجره های زیبا از آن استفاده کرده اند . هنرمندان با ذوق و خلاق ایرانی در جهت زیبا تر شدن بناها و ساختمان ها توانسته اند آثاری خلق کنند که هر کدام به عنوان هنری مجزا مورد توجه قرار گیرند

انواع گره چینی شامل الف – مشبک که در حقیقت همان گره سازی با گره های درودگران است و برای ساخت در و پنجره و نرده به کار می رود .

ب- منبت که بیشتر از گره های مادر که در بنایی معمول است استفاده می شود مانند گره های کند و تند یا انواعی که حد بین گره بنایی و گره چوب است .

ج- گره چینی و معرق کاری که در بین اتصالات و گره ها از تکه چوب های معرق شده استفاده می شود

د- گره چینی در خاتم سازی : در خاتم سازی نیز از گره سازی در داخل خاتم یا همواره با خاتم استفاده می شود .

در گره چینی اتصالات به سه شیوه انجام می شود . الف – اتصال کام و زبانه ب- اتصال کند ج- اتصال نیم –نیم

انتخاب شیوه اتصال بستگی به اندازه نمونه و همچنین استحکام و زیبایی آن دارد .

مواد اصلی گره چینی شامل چوب و چسب است . از هر نوع چوبی می توان در گره چینی استفاده کرد اما به طور معمول انواع چوب های درختان جنگلی ایران از نوع آزاد و راش و احیانا سرخه – دار و درختان دست کاشت گردو را به کار می برند البته چوب چنار به خاطر طول زیاد آن و صاف و یکنواخت بودن بافت چوب بیشتر از همه به کار می رود .

نکته قابل ذکر در انتخاب و مصرف چوب ، خشک کردن دقیق چوب است به طوری که پس از انجام کار هیچ گونه تغییر ابعادی در چوب نداشته باشیم

ب- چسب : چسب متداول در گره چینی سریشم است که معمولا در حالت گرم به شکل مایع بوده در اثر سرد شدن سخت می شود . نکته قابل مهم در انتخاب چسب ، انتخاب نوعی از چسب که رطوبت زیادی به چوب ندهد ، در حرارت معمولی خشک و سخت شود و در چوب ایجاد تغییر رنگ نکند ،می باشد

در گره چینی از ابزار متداول درودگری که مناسب کارهای ظریف باشد می توان استفاده کرد .

معرق کاری

این نوع از هنر عبارت است از ایجاد نقش ها و طرح های زیبا به وسیله دور بری و تلفیق چوب های رنگی روی زمینه هایی از چوب یا پلی استر . هر چند سر آغاز پیدایش هنر معرق چوب نامعلوم است اما به نظر می رسد که کشور هندوستان زادگاه اصلی این هنر باشد اصل هنر معرق چوب در ایران برگرفته از هنر کاشی معرق است که از اواخر دوره ایلخانیان و بعد از دوره تیموریان پدید آمده است که در دوران قاجاریه با تاثیر از هنر اروپا از نظر طرح متحول گردید

روش کار معرق شامل این مراحل است

طراحی نقشه – خرد کردن مدل – نصب قطعه های خرد شده – دور بری نقشه ها – برداشتن تخته سه لایه – از روی چوب زمینه و نصب آنها بر روی تخته پشت کار – انتقال طرح بر روی چوب های سنتی – اتصال نقشه ها – پرس کردن که سه بار انجام می شود – دور بری کناره ها – پرداخت – لیسه زدن و پرداخت مجدد – به کار بردن پلی استر که سه مرتبه انجام می شود

معرق انواع مختلفی دارد :

  • معرق با زمینه رنگ 2- معرق با زمینه چوب 3- معرق -خاتم 4- معرق – منبت

مینا

هنر مینا کاری شامل استفاده ازانواع لعاب های معدنی برای رویه آرایی و تزئین قطعات و ظروف فلزی است .

اغلب زیر ساخت یک کار مینا از جنس مس یا به ندرت از برنج و در برخی موارد برای ساخت زیورآلات میناکاری شده این کار را بر روی طلا نیز انجام می دهند .

یک زیر ساخت مسی در مرحله آماده سازی سه بار به وسیله لعاب کائولین پوشیده شده و در کوره پخته می شد تا لعاب کاملا سفید و یکنواختی بدست آید ، سپس بر روی این زمینه بوم شده شروع به نقاشی بارنگهای دست ساز می نمایند . ترکیب رنگ مینا اغلب از اکسید فلزات مختلف به همرا یک نوع بست مخصوص می باشد . پس از نقاشی اثر مینا در کوره پخته می شود که بسته به نوع رنگ، درجه حرارت کوره تنظیم می گردد تا رنگ مورد نظر بدست آمده و در ضمن لعاب مینا نسوزد در قدیم رنگ هایی که در سنت میناسازی مورد استفاده قرار می گرفتند مانند رنگ های قلم کار ، گیاهی یا معدنی بوده است امادر حال حاضر برای نقاشی ظروف و سایر اشیاء مینایی از رنگ های شیمیایی استفاده می شود . مینا کاران برای تهیه رنگ قرمز از اسید طلا ، رنگ سبز و آبی از اسید مس و رنگ زرد از گل ماشی استفاده می کنند

از عصر صفویه تا کنون طرح های اسلیمی و گل های ختایی به وفور در کارهای مینا استفاده شده اما امروزه طرح های مینیاتور نیز به شیوه مینا رواج یافته و استفاده می شود از نظر زیر ساخت در کار مینا تنوع بسیار وجود دارد و بصورت ها و برای کاربردهای متفاوت اشیاء ، تابلوها و پلاکهای مینا تولید میشود . مینا کاری از جمله هنرهای منحصر به هنرمندان اصفهان می باشد که البته با تلفیق هنر مینا با سایر رشته ها مانند طلاکاری ، خاتم کاری محصولات متنوعی را ارائه می کنند .

نگارگری

نگارگری در ایران از سابقه ای طولانی برخوردار است از برسی های تاریخی چنین استنباط می گردد که هنرمندان مینیاتور ساز ایرانی طراحی رنگ آمیزی و مجسمه سازی چینی را با ادراک و ذوق خاص خود تغییر داده و دگرگونی های در آن بوجود آورده اند

در دوران صفویه با انتخاب اصفهان به پایتختی ایران ، نگارگری هم در این شهر تکامل یافت . با حمایت همه جانبه ی که از هنرمندان و نقاشان و نگارگران به عمل آمد نقاشان چیره دستی ظهور کردند که شاهکارهای آنان امروزه زینت بخش موزه های جهان است

در این عصر به دلیل گسترش ارتباط ایران با کشور های اروپایی و آسیایی هنر ایران به کشور های بیگانه معرفی شد و دوران صفویه آغاز فصل تازه ای در تاریخ مینیاتور ایران یه حساب آمد در دوران معاصر مینیاتور ایرانی جلوه درخشانی داشته و در طی 100 سال اخیر آثار ممتازی به وجود آمده که بحث درباره جزئیات آن سخن را به درازا خواد کشاند .

ابزار و وسایلی که مورد لزوم یک هنرمند مینیاتور ساز است در مقایسه با سایر هنرهای ایرانی بسیار محدود است ابزار کار یک مینیاتوریست عبارت است از :

1- قلم موگرد : در قدیم هنرمندان برای ساخت قلم مو از موی نرم سنجاب ، گربه ، سمور استفاده می کردنند

2- بوم مینیاتور : که عبارت است از تخته ، کاغذ ، مقوا ،فیبر ، آج ، استخوان و غیره ...

3- رنگ : که بیشتر مینیاتور سازان از رنگ های دست ساز خود استفاده میکردند

شیوه های که در ساخت مینیاتور وجود دارند عبارت اند از : مینیاتور آبرنگ روحی ، مینیاتور سیاه قلم ، مینیاتور سفید قلم ، مینیاتور های زیر روغنی – علاوه بر آنکه جهت تزئین بناهای تاریخی از این هنر استفاده می شود و هنرمندان بزرگ عصر صفویه دیوار های کاخ های عالی قاپو، چهل ستون و هشت بهشت را با این هنر تزئین کردند .

صدها اثر که شامل : جلد های آلبوم ، تصاویر کتابها ، قاب آیینه و امثال آنها می باشند در موزه های ایران و خارج از کشور در معرض تماشای هنردوستان و علاقه مندان می باشد.