گفتگوی اختصاصی ایمنا با معمار و مرمتگر پیشکسوت اهل کاشان(1)؛

کاشانیها با چنگ و دندان از میراث تاریخیشان حفاظت میکنند/نهضت تخریب در اصفهان ادامه دارد

سیداکبر حلّی

وقتی در میان کوچه های کاشان قدم میزنیم، در هر محلهای شاید یک بنای قدیمی خاطرات زیادی را در اذهان زنده میکند.

به گزارشایمنا، ساخت خانه هایی که با فرهنگ ایرانی و اسلامی همخوانی داشت، خانه هایی که حریم داشت، ظاهرش روح و جان انسان را آرامش میداد، فضایش دلنشین و روحنواز بود، دیوارهایش بلند، درهایش چوبی، پشت بامش کاهگل و از همه مهمتر ساکنانش از زندگی کردن در چنین اماکنی راحت و آسوده بودند و کاشان از این خانه ها بسیار دارد...

بهراستی هنوز هم بوی کاهگل آبخورده از برخی کوچه های قدیمی شهر کاشان به مشام میرسد. خانههایی که معماران آن از ابتدا تا پایان ساختِ بنا با دقت، ظرافت، مهارت، مهندسی و با باور و ایمان به ساخت چنین بناهایی اقدام میکردند، خانههای که بهرغم نبود امکانات امروزی در طراحی و نقشهکشی و وجود معماران تحصیل کرده همهچیزش درست بود؛ استحکام، گرمی در فصل سرما و خنکی در فصل تابستان بدون امکانات سرمایشی و گرمایشی امروز و خلاصه اینکه در این روزگاری که در هر کوی و برزنش معماری مشابه خانه ها نشان می دهد که همه جای ایران آسمان همین رنگ است، خانه های کاشان اما بوی تاریخ میدهد.

مرمت گران و معماران باسابقه دیار کاشان اما حرف های بسیاری برای گفتن دارند که باید به عمق جان شنیده شده و سرمشقی برای تازه کاران عرصه مرمت و معماری قرار بگیرد.سیداکبر حلّی، از معماران و مرمتگران پیشکسوت اهل کاشان است که بخش نخست گفتگویم را با او در ادامه می خوانید.

استاد حلّی، شما از چه زمانی به معماری روی آوردید؟

من سال 1335 در کاشان متولد شدم. از طفولیت یعنی از 4 سالگی به هنر معماری علاقمند بودم. یادم هست استادم همیشه می گفت «من برای پدرت خانه می ساختم و شما 4 ساله بودی و از صبح تا شب در باغچه با گِل خانه می ساختی و خراب می کردی». خیلی علاقمند بودم و بعد از 7 سالگی شاگرد بنّا شدم و 13 ساله بودم که در منطقه کاشان یک استاد بنّای فعال بودم. در سن 18 سالگی معمار بودم و 20 نفر بنّا زیر نظرم کار می کردند و از همان 18 سالگی در مسجدسازی، خانه سازی و مرمت بناهای تاریخی فعال بودم. این نهضت را ادامه دادم تا اینکه از سال 1373 انبوه مرمت بناهای تاریخی را در کاشان و برخی دیگر از شهرهای ایران شروع کردیم و الان به عنوان یک معمار و مرمتکار فعال در ایران مشغول هستم.

از اساتیدتان نام ببرید.

استاد مرحوم حاج علی مقدسیان که از معماران خوب کاشان بودند، استاد حاج حبیب الله بزرگی و استاد حاج علی محمد رضازاده سه نفر استادان شاخص بنده بودند. البته من مدت زمان کمی را شاگرد بودم و به قول معروف خیلی زود از مرحلۀ شاگردی بیرون پریدم و فعال شدم و عملاً 3 سال یعنی از سن 7 تا 10 سالگی سه ماهۀ تعطیلات را شاگردی کردم و بعد از دوران ابتدایی نیز به صورت مرتب تا 13 سالگی در بنّایی فعال بودم و در سن 13 سالگی برای خودم استادکار شدم.

شما بیشتر در زمینه معماری فعالیت دارید یا مرمت؟

مردم من را بعنوان معمار و مرمتگر بناهای تاریخی می شناسند چون هم در زمینه مرمت و هم ساخت و سازهای جدید کار کردم.

کدامیک از بناهای شاخص کاشان را مرمت کردید؟

بیش از 90 درصد از خانه های معروف کاشان را مرمت کردم. ازجمه خانه طباطبایی، خانه عباسیان، خانه عامریها، خانه آل یاسین، حمام سلطان امیراحمد و حدود 100 بنای تاریخی را در 22 سال گذشته مرمت و بازسازی کردم و ضمن مرمت و بازسازی بناهای تاریخی، در زمینه تلفیق معماری مدرن و سنتی هم کار کردم. مثلاً حدود 13 سال قبل خانه ریاضی در قمصر کاشان را ساختم. خانه ریاضی قمصر کاشان اولین ویلایی است که با تلفیق معماری قدیم و جدید ساخته شده و در ایران بی نظیر است.

اولین اثر شاخص شما در معماری و مرمت بناهای تاریخی کاشان کدام بود؟

اولین کار بزرگ من در بحث معماری، اولین پاساژ کاشان بود که در سن 18 سالگی ساختم. آن موقع مردم هنوز نمی دانستند پاساژ چیست. من در همانجا هم داماد شدم!(با خنده).

در مرمت نیز اولین کار مطرحی که انجام دادم مرمت خانه قرائتی بود که به دوره پهلوی تعلق دارد. یکروز من در محله ای که خانه قرائتی در آن واقع است قدم می زدم و دیدم می خواهند با لودر این خانه را خراب کنند، توقف کردم و از راننده لودر پرسیدم چرا می خواهی اینجا را خراب کنی؟ گفت شهرداری از من خواسته که این خانه را تخریب کنم تا اینجا پارک بسازند! به راننده گفتم تورا به خدا این کار را نکن. من الان با شهردار صحبت می کنم. شهردار آن وقت آقای مهندس رضوی بودند که درحال حاضر نیز پسرشان شهردار کاشان هستند، با شهردار ملاقات کردم و گفتم آقای مهندس چرا می خواهید خانه قرائتی را خراب کنید، اینجا را مرمت و مقاوم سازی کنید. گفت اینجا پوسیده است بدرد نمی خورد. من آن زمان معمار شهرداری کاشان بودم. خلاصه شهردار مردانگی کرد و از من قبول کرد و خانه را مرمت کردیم. الان خانه قرائتی به فرهنگسرای شهرداری کاشان تبدیل شده و درواقع اولین خانه ای که در کاشان با مرمت بنام شد خانه قرائتی بود و بعد به دنبالش خانه های دیگری نیز مرمت شدند.

بجز خانه سازی و مرمت خانه های تاریخی در چه زمینه هایی فعال هستید؟

من در مدرسه سازی خیلی فعال بودم و درواقع مدرسه ساز فعال استان اصفهان هستم. زمانی هم بعنوان معمارِ مدرسه ساز ایران شناخته شدم چراکه در مدرسه هایی که من ساختم حال و هوای معماری ایرانی رعایت شده است. ازجمله «مدرسه کتابچی» که بعنوان زیباترین مدرسه ایران در زمان خودش شناخته شد. ضمن اینکه من مسجدساز فعالی هم هستم. مساجد منطقه کاشان نوعاً در 40 سال اخیر توسط من ساخته شده اند. در حسینهسازی، خانهسازی، مسجدسازی، مدرسهسازی فعالیت های بسیاری داشته ام و حتی تعداد بسیاری از اداره های کاشان توسط من ساخته شده اند.

شما در همایش شیخ بهایی که در باغ موزه چهلستون اصفهان برگزار شد بعنوان معمار برتر کشور انتخاب شدید.

من سعی می کنم ساختمان هایی که می سازم حال و هوای معماری ایرانی را داشته باشند لذا مردم هم به کارم علاقمند هستند. در سه همایش بعنوان معمار برگزیدۀ ایران جایزه گرفتم که همایش شیخ بهایی در چهلستون اصفهان اولین همایشی بود که من بعنوان معمار برتر انتخاب شدم. در این همایش از میان 600 معمارِ منتخب، 5 نفر بعنوان معمار 5 استان انتخاب شدند و من را بعنوان معمار برتر استان اصفهان و استان مرکزی معرفی کردند و درنهایت نیز در آن همایش از میان آن 5 نفر من به عنوان معمار برتر ایران ازسوی رئیس جمهور وقت، آقای خاتمی جایزه گرفتم.

کتاب«گرهها و قوسها در معماری اسلامی»را در چه سالی نوشتید؟

حدود 31 سال پیش یعنی در سن 29 سالگی کتاب «گره ها و قوس ها در معماری اسلامی» را نوشتم و این کتاب درواقع اولین کتابی است که من در آن قوسهای معماری ایرانی را جمع آوری کردم.

کتاب دیگری هم دارید؟

متأسفانه مشغله کاری من آنقدر زیاد بوده که بجز کتاب «گره ها و قوس ها در معماری اسلامی» نتوانستم کتاب دیگری بنویسم. اما اخیراً نگارش «دانشنامه معماری» را شروع کرده ام که ان شاالله اگر زنده باشم آن را به اتمام رسانده و در 10 جلد منتشر خواهم کرد.

شاگران شاخص شما چه کسانی هستند؟

من در 30 سال گذشته متجاوز از 60 شاگرد داشتم که همگی الان استاد هستند و بصورت فعال کار می کنند؛ از جمله شاخصترین آنها می توانم به استاد حاج عباس گلکار اشاره کنم که الان سرپرست پروژه های مرمتی در کاشان هستند، استاد اکبر حسنی نیز از بچگی نزد من آمد و الان خودش چند پروژه بزرگ را در کاشان مرمت و بازسازی می کند، همچنین استاد حسین هندوانه کار نیز از شاگردان دیروز من و اساتید بنام امروز هستند.

فرزندان شما نیز نهضت مرمت و معماری را همراه با شما ادامه می دهند؟

من در سن 18 سالگی ازدواج کردم و تا کنون درکنار همسرم هستم و دو فرزند پسر و یک دختر دارم. پسر اولم سیدمهدی حدود 40 سال سن دارد مهندس عمران است، علاقه به معماری نداشت و عمران را دوست داشت و من نیز نتوانستم معمارش کنم. او پروژه های عمرانی خودم را نیز اجرا می کند. پسر دومم سیدجواد فارغ التحصیل دانشگاه یزد است و الان یک معمار بسیار فعال است و مدیریت اکثر پروژه های من با ایشان است و خیلی هم در معماری سلیقه دارد. دختری بسیار مهربان دارم که خانه دار است، دامادم نیز همکار من است و سرپرستی بعضی از پروژه های من به عهده ایشان است و شخصیت تجربی در معماری است. درواقع دو پسرم و دامادم همکار من هستند.

شما تحصیلات حوزوی نیز داشته اید. در این خصوص فعالیت دارید؟

من قبل از انقلاب در سن 12 سالگی درکنار معماری، زبان عربی را دوست داشتم لذا یکسالِ تمام در حوزه آیت الله یثربی، عربی خواندم، ولی چون کار اصلی من کار ساختمانی بود به کار خودم بازگشتم. ضمن اینکه بعد از آن خودم مطالعاتی هم در این زمینه داشتم و برخی از کتابهای عربی را خواندم اما صرفاً در مرمت و معماری فعالیت دارم و تحصیلات حوزویِ من تنها یکسال بوده است.

علاوه بر معماری و مرمت، فعالیتهای دیگری هم دارید؟

من 20 سال در رشته معماری، کارشناس دادگستری کاشان بودم. اما بطور مشخص معمار آزاد هستم و به هیچ ارگانی وابسته نیستم اما فعالیت های فرهنگی و جنبی دارم. من 15 سال پیش خانه تاریخی تاج در کاشان را خریدم و آن را مرمت کردم. خانه تاج را بعنوان خانه هنرمندان فعال کردیم. خانه تاج مدت10 سال خانه هنرمندان کاشان بود و فعالترین خانه هنرمندان در ایران بشمار می رفت که هرماه در آن 84 کلاس برگزار میشد. من موسس و مدیر خانه هنرمندان بودم. اخیراً خانه هنرمندان را به حوزه هنری کاشان منتقل کردیم. حوزه هنری کاشان درکنار ما خانه ای را خرید و مرمت کرد و ما دیدیم که دیگر لازم نیست دو ساختمان درکنار یکدیگر به موضوع یکسان بپردازند لذا خانه هنرمندان را به حوزه هنری انتقال دادیم. درحال حاضر از خانه تاج بعنوان موزه مردم شناسی کاشان بازدید می شود.

ضمن اینکه من در نهادهای فرهنگی نیز فعال هستم. سال گذشته ازسوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بعنوان فعال فرهنگی استان اصفهان معرفی شدم. انجمنهای میراث فرهنگی در برخی استان های کشور ازجمله شهر کاشان فعال هستند. فرماندار کاشان ریاست انجمن میراث فرهنگی کاشان را عهده دار است، شهردار کاشان معاون این انجمن است، رئیس اداره میراث فرهنگی کاشان نیز نایب رئیس آن است و من نیز عضو هیئت مدیره انجمن و خزانه دار آن هستم. کل مدیران شهر در انجمن میراث فرهنگی کاشان عضو هستند و ماهیانه جلساتی برگزار می کنیم. یک موسسه نیز به نام موسسه احیای فرهنگ کاشان داریم که من مدیرعامل آن هستم و تعداد بسیاری از کاشانی های مقیم تهران نیز عضو این موسسه هستند. انجمن نابینایان نیز در کاشان فعالیت داشت که حدود 5 سال پیش نیز کمیته ای به نام «کمیته همدلی با نابینایان کاشان» ایجاد کردیم و من دبیر این کمیته هستم و برای اعضا برنامه ها و کلاسهای مختلفی برگزار می کنیم و درحال حاضر نیز درحال احداث پارک نابینایان برای آنها هستیم.

شما موسس موزه مردم شناسی کاشان هم هستید.

من همیشه به فرهنگ زندگی مردم قدیم کاشان علاقمند بودم لذا بخشی از خانه تاج را به موزه مردم شناسی شهر کاشان اختصاص دادم. خانه تاریخی تاج در محور گردشگری خیابان علوی کاشان طی شماره 9028 در فهرست آثار ملی کشور قرار گرفته است. این خانه یکی از بناهای گودال باغچه ای اصیل مردم کاشان در دوران قاجاریه است که حدود دو قرن قدمت دارد و از معماری ارزشمند بومی خانه های عام مردم کاشان برخوردار است. به منظور معرفی و شناساندن فرهنگ و تمدن مردمان قدیم این دیار و چگونگی زندگی یک خانواده کاشانی در دوران قاجاریه با امکانات و وسایل زندگی آن زمان، موزه مردم شناسی را در خانه تاج راه اندازی کردیم. در این موزه اتاق میانی پنج دری مادربزرگ با چیدمان ظروف و وسایل لازمه زندگی شاخص ترین قسمت موزه را تشکیل داده است. مادربزرگ در قسمت بالای اتاق زیر کرسی در کنار پدربزرگ که مشغول چپق کشیدن در کنار منقل است به قصه گویی برای نوه ها که اطراف کرسی گردآمده اند مشغول است. اتاق گوشواره سمت راست پنج دری به عنوان قالی بافی خانه و اتاق گوشواره سمت چپ به عنوان اتاق ابریشم پیچی عروس و دختر مادربزرگ منظور شده است. پسر بزرگ خانه مشغول کشیدن آب خوردن از چاه یک دلوه صفه میانی حیاط گودال باغچه برای آشپزی و خورد و خوراک است. دختر بزرگ خانه نیز در صفه مجاور مشغول کوبیدن خورده نانهای ته سفره با پنیر و گردو برای درست کردن مچه است که خوراک بسیار خوشمزه ای بود و مبین صرفه جویی و پیشگیری از اسراف در برکات خداوند است. عروس خانه نیز در امور زندگی کمک حال خانواده است و در صفه مقابل روی بند، لباس پهن می کند. همچنین در موزه مردم شناسی خانه هنرمندان شرح حال مدیران شهری از قدیم تا بحال بعنوان قشر شاخص و خدمتگزار مردم کاشان به تفکیک از بدو تاسیس ادارات ذیربط تا کنون برای بازدید میهمانان داخلی و خارجی به نمایش گذاشته شده است.

تدریس هم دارید؟

پیش از این در دانشگاه کاشان، رشته معماری سنتی وجود داشت که من 12 سال برای دانشجویان این رشته، درس هنرهای وابسته به معماری را تدریس می کردم، اما متأسفانه چون استاد کم داشتند این رشته منحل شد.

علاوه بر کاشان در کدام شهرها در زمینه معماری و مرمت فعالیت داشته اید؟

عمده فعالیت من در منطقه کاشان بوده است ولی الان در طامه نطنز درحال ساختن دومین خانه تلفیقی معماری سنتی و مدرن هستیم که سرآمد خانه رضایی در قمصر خواهد بود و در ایران و دنیا نیز بی نظیر است. در تهران نیز تعدادی حوضخانه سنتی ساختم مثلاً در دیباج شمالی برای خانه آقای مرندی حوضخانه ساختم. در جماران در خانه آقای رضایی حوضخانه سنتی ساختم. من واقعاً فرصت بیرون رفتن از کاشان را ندارم. در قم نیز کارهای مرمتی داشتم ازجمله اینکه مقابر را مرمت کردم ولی سعی کردم از کاشان بیرون نروم یعنی نمی توانم. حتی از کشورهای دیگر هم دعوت داشته ام مثلاً اخیراً گرجستان من را دعوت کرد و یک حمام 2 هزارمتری که شاه عباس صفوی آنجا ساخته است را بازدید کردم و از من خواستند این حمام را مرمت کنم اما هرچه فکر کردم دیدم واقعاً نه دیگر در توانم هست و نه وقتش را داشتم. لذا در کاشان هستم.

در کاشان تا چه حد با موضوع وندالیسم و تخریب بناهای تاریخی مقابله شده است؟

شهرداری کاشان در بحث مرمت و احیا بسیار فعال است، آقای مهندس رضوی که شهردار فعلی هستند، پسر مهندس رضوی قدیم است که پدر و پسر از شهرداران فعال کاشان بوده اند. در گذشتۀ کاشان نیز بحث تخریب خانه های تاریخی وجود داشت، اما الان فرهنگ مرمت و احیا جای خودش را در میان مردم کاشان پیدا کرده است. مردم دیگر تخریب نمی کنند بلکه با چنگ و دندان خانه ها را حفظ می کنند، زمانی که ما مرمت را آغاز کردیم خانه ای را که 5 میلیون تومان معامله می کردیم الان 5 میلیارد تومان است و خانه تاریخی را که کسی مُفت نمی خرید الان یک میلیارد تومان می خرند. لذا خوشبختانه فرهنگ نگهداری خانه ها در بین مردم کاشان جای خودش را یافته است. دیگر معضل تخریب خانه ها توسط مردم را نداریم، زمانی این مشکل وجود داشت و همیشه غصه می خوردیم اما دیگر در کاشان این اتفاق نمی افتد اما متأسفانه شنیده ام که در اصفهان هنوز نهضت تخریب ادامه دارد.

از دیدگاه شما کدام معمار ایرانی میتواند الگوی مناسبی برای معمارانِ جوان ما تلقی شود؟

متأسفانه ما نمیدانیم خالق بسیاری از بناهای باارزش در جای جای کشورمان چه کسانی هستند، مثلاً ما نمی دانیم معمار مسجد جامع اصفهان چه کسی بوده یا معمار عالی قاپوی اصفهان چه کسی بوده است یا در کاشان نمی دانیم معمار عمارت عباسیان یا عامریها کیست؟ البته از برخی ها بعنوان معمار این بناها نام می برند که درست نیست. مثلاً می گویند در کاشان خانه بروجری ها توسط استاد علی مریم ساخته شده است درحالیکه این اصلاً درست نیست! لذا الگوی من کارهای قبل از پهلوی است یعنی کارهای قاجار و قبل از قاجار. اوج هنر معماری ما مربوط به دوره سلجوقیان است و اوج هنر تزئینات معماری ما مربوط به دوره صفویه است که در اصفهان هم نمونه های زیادی داریم. معماری قاجاری نیز معماری ارزشمندی است ضمن اینکه به معماری تقلیدی معروف است، یعنی آنچه زمان قاجاریه ساخته شده قبل از آن وجود داشته است. پس اگر بخواهیم بدانیم الگو را چه چیزی یا چه کسی قرار میدهیم این موضوع به معماری صفویه بازمی گردد اما نمی دانم بگویم کدام معمار چون مشخص نیست کدام بناها توسط چه کسانی ساخته شده اند.

ما گاهی آدمهای روشنفکر و خلاقی داشته ایم. مثلاً آقای مهندس حسین امانت، معماری است که میدان آزادی را ساخت که از نوع معماری سنتی نیست اما برای خودش یک سبک است. کارهای زیادی مانند میدان آزادی در تهران داشتیم. مثلاً در زمان پهلوی در شهر تهران کارهای بسیار خوبی داشتیم اما نمی دانیم معمارانشان چه کسانی بودند. مثلاً میدانیم معماران کاخ گلستان کاشانی بودند اما نامشان را نمی دانیم. یا در هشتی مدرسه سپهسالار یا همان مدرسه شهید مطهری، اولین هفتکاسه توسط استاد جعفرخان کاشی ساخته شد و به این ترتیب کاسه سازی به هنر اربعه معماری افزوده شد. تا قبل از آن هنر اربعه معماری شامل رسمیبندی، مقرنس، یزدی بندی و گره سازی بود، یعنی تا 155 سال پیش اینها چهار هنر اربعه معماری بودند اما از 155 سال پیش استاد جعفرخان کاشی در مدرسه سپهسالار اولین هفتکاسه را در هشتی مدرسه سپهسالار ساخت و به این ترتیب کاسهسازی به اصول اربعۀ معماری اضافه شد. اما متأسقانه نمیدانم معمار اصلی این مدرسه چه کسی بوده است، ولی چون خیلی از اساتید آنجا کاشانی بودند به احتمال زیاد معمار آن نیز کاشانی بوده است.

درمجموع باید بگویم که استادی که در 50 سال گذشته سرآمد معماران ایران بوده استاد حاج حسین لرزاده است که ما می توانیم استاد لرزاده را الگو قرار دهیم و ایشان می تواند الگوی خوبی برای معماران ایران باشد و من نیز مرید ایشان بوده و هستم.

شیرین مستغاثی

این گفتگو ادامه دارد...