محمد غفاری معروف به کمالالمُلک نقاش ایرانی (حدود 1227 تا 1319 ش) یکی از مشهورترین و پر نفوذترین شخصیتهای تاریخ هنر معاصر ایران به شمار میآید.

با کار او جریان دویستساله تلفیق سنتهای ایرانی و اروپایی به پایان میرسد و سنت طبیعتگرایی اروپایی در قالب نوعی هنر آکادمیک تثبیت میشود.

کمال الملک یا محمد غفاری در کاشان زاده شد سالهای کودکی خود را در کاشان گذراند. در نوجوانی به تهران رفت و در مدرسه دارالفنون زیر نظر علی اکبر خان مزین الدوله آغاز به هنرآموزی کرد. ناصر الدین شاه به هنگام بازدید از این مدرسه کار او را پسندید و وی را به دربار فراخواند. دیری نگذشت که شاه به او لقب «نقاش باشی و پیشخدمت حضور همایونی» داد. (1261 ش) فعالیت مستمر او در مقام نقاش دربار و معلم شاه بسیار مقبول افتاد و از این رو لقب «کمال الملک» گرفت. پرده معروف به تالار آینه از جمله مهمترین آثاری بود که در این سالها به وجود آورد.

پس از کشته شدن ناصر الدین شاه کمال الملک برای مطالعه به اروپا رفت. (1276 ش) مدتی بیش از سه سال را در فلورانس، رم و پاریس گذرانید؛ و در موزهها به رونگاری از آثار استادانی چون رامبراند و تیسین پرداخت. در پاریس با فانتن لاتور آشنا شد. سفر اروپا تأثیری مثبت در اسلوب کار و حتی طرز دید او گذاشت. او به دستور مظفر الدین شاه به ایران بازگشت (1279 ش) و کار در دربار را ادامه داد، ولی عملاً نتوانست با خواستهای شاه جدید کنار بیاید. به عراق رفت و چند سالی را در آنجا گذرانید. (1280 تا 1283ش) پردههای زرگر بغدادی (1280 ش) و میدان کربلا (1281 ش) را به هنگام اقامتش در عراق نقاشی کرد. او اگرچه به مشروطه خواهان متمایل بود (پرده علیقلی خان بختیاری (سردار اسعد) گواه آن است) در جنبش مشروطه مشارکت مستقیم نداشت. در سالهای بعد مدیریت مدرسه صنایع مستظرفه را بر عهده گرفت. در این مدرسه با کوشش فراوان به پرورش شاگردان همت گماشت که زبدهترین شان خود استادانی در مکتب او شدند. سرانجام به دلیل اختلافاتی که با وزیران معارف بر سر استقلال مدرسه پیدا کرد، از کار تدریس و شغل دولتی دست کشید (1306 ش) و به ملک شخصی خود در حسین آباد نیشابور کوچید. (1307 ش) در آنجا بر اثر حادثهای از یک چشم نابینا شد؛ اما تا سالهای آخر زندگانی به نقاشی ادامه داد. کمال الملک از همان آغاز فعالیت هنری اش تمایلی قوی و آشکار به روش و اسلوب طبیعت گرایی اروپایی داشت. با ظهور کمال الملک وظیفهای جدید برای نقاش دربار معین شد. او میبایست رویدادها، اشخاص، ساختمانها، باغها و غیره را همچون عکاسی دقیق ثبت کند تا به عادیترین مظاهر زندگی و محیط درباری سندیت تاریخی بخشد. بی سبب نیست که کمال الملک در این دوره اغلب پردههایش را با افزودن شرحی درباره موضوع رقم میزد. (مثلاً: طبیعت بیجان با گلدان و پرنده شکار شده، 1273خ) با این زمینه فکری و هنری کمال الملک به اروپا رفت. هدف او شاید فقط ارتقای سطح دانش فنی اش بود. ولی در موزهها آثار استادان رنسانس و باروک را دید و شیفته آنها شد. منطقاً او به لحاظ فرهنگی، ذهنی و سابقه هنری آمادگی رویارویی و احتمالاً بهره گیری از جنبشهای دریافتگری (امپرسیونیسم) و پسا-دریافتگری را نداشت. اما زیباییشناسی کلاسیسیسم رنسانس و سبک و اسلوب بغرنج هنرمندانی چون رامبراند را نیز به درستی درک نکرد (چنان که مثلاً در هیچ یک از نقاشیهای کمال الملک و شاگردانش نشانی از آشنایی با اسلوب لعاب رنگ کاری به چشم نمیخورد.) با این حال آکادمی گرایی در او قوت گرفت؛ و هنگامی که به ایران بازگشت بیش از پیش به هنر دانشگاهی سده نوزدهم وابسته شده بود. حتی بعداً در بازنمایی موفقیت آمیز برخی موضوعهای اجتماعی نیز از این وابستگی رهایی نیافت. او اساساً چهره نگار و منظره نگار بود؛ و در تک چهرههایی چون «سید نصرالله تقوی» قابلیت و مهارت خود را به حد کمال نمایان ساخت. کمال الملک با کوششهای خود در مقام نقاش و معلم پاسخی متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی زمانه اش به ضرورت تحول هنری جامعه داد. بازتاب این کوششها در ذهن مردم خصوصیات اخلاقی، نحوه زندگی و واقعه کور شدنش از او یک مرد افسانهای ساخت.

از جمله دیگر آثارش: دورنمای صفی آباد (1253 ش)؛ عمله طرب؛ حوضخانه صاحبقرانیه (1261 ش)؛ منظره آبشار دوقلو (1263 ش)؛ مرد مصری (1275 ش)؛ فالگیر یهودی؛ دهکده مغانک (1293 ش)؛ تک چهره خود هنرمند (1296 ش)؛ تکچهره صنیع الدوله؛ نیمرخ هنرمند (1300 ش)؛ منظره کوه شمیران (1301 ش).

کمالالملک نیز همچو بسیاری از روشنفکران آن روزگار، در همان دورهٔ قاجار به جرگهٔ فراماسونرها پیوست؛ لژی که او بدان پیوست از نامدارترین لژهای فراماسونری در ایران بود و لژ بیداری ایرانیان نام داشت که در آن بسیاری از شخصیتهای علمی، ادبی و سیاسی عضو بودند.

سرانجام محمد غفاری (کمال الملک) در 27 مرداد سال 1319 درگذشت و در نیشابور و در کنار قبر عطار نیشابوری مدفون گشت.

نسخه اصل تعدادی از تابلوهای مشهور کمال الملک در کاخ گلستان در معرض نمایش قرار دارد.

فهرست آثار

آثار کمالالملک از سال 1290خ تا زمانی که چشمش آسیب دید:

  • 1- مرد برهنه
  • 2- دورنمای دماوند
  • 3- دورنمای دیگری از دماوند
  • 4- آخوند رمال
  • 5- تصویر نیمتنه ناصرالدینشاه
  • 6- تصویر مشهدی ناصر
  • 7- زن پای چراغ
  • 8- خانه سنگی
  • 9- خانه دهاتی
  • 10- دورنمای دیگری از باغ مهران
  • 11- کپیه از تابلوی مزینالدوله (تابلو میوه)
  • 12- سن ماتیو
  • 13- کپیه تیسین
  • 14- رمال بغدادی
  • 15- تصویر عضدالملک
  • 16- دورنمای مغانک
  • 17- پیرمرد (ناتمام)
  • 18- مصری
  • 19- تصویر دیگر مصری
  • 20- فانتن لاتور
  • 21- کبک بیجان
  • 22- تصویر نیمتنه اتابک
  • 23- صورت جوانی کمال الملک
  • 24- رمال
  • 25- تصویر کمالالملک در حال تبسم
  • 26- زرگر
  • 27- صورت کمالالملک با کلاه
  • 28- بنزور
  • 29- پرتیه
  • 30- صورت دیگری از کمالالملک با شنل
  • 31- تصویر زن(مداد)
  • 32- زری یراقیهای جهود
  • 33- صورت دیگری از جوانی کمالالملک
  • 34- زنجیری
  • 35- تصویر زن (که با همکاری گوردیجانی کشیده شده)
  • 36- تصویر مرحوم ذکاء الملک
  • 37- تصویر رامبراند
  • 38- تصویر دیگری از کمالالملک
  • 39- دورنمای چراغبرها
  • 40- بازار مرغ فروشها
  • 41- صورت سردار اسعد
  • 42- قالیچه صورت رامبراند
  • 43- قالیچه صورت کمال الملک
  • 44- قالیچه دورنمای منظرهای از شمیران
  • 45- تصویر مرحوم حاج نصرالله تقوی
  • 46- قالیچه دورنمای یاخچیآباد
  • 47- کپیه رافائل
  • 48- کپیه تابلوی دیگری از تیسین
  • 49- کپیه ونوس
  • 50- تصویر مظفرالدین شاه
  • 51- تصویر احمد شاه
  • 52- تصویر کمالالملک (آبرنگ)
  • 53- تصویر مولانا (آبرنگ)
  • 54- عرب خوابیده (آبرنگ)
  • 55- حوض صاحبقرانیه (1261 ش)
  • 56- تکیه دولت
  • 57- دورنمای پس قلعه
  • 58- دورنمای زانوس
  • 59- تالار آیینه
  • 60- دورنمای لار
  • 61- صورت ناصرالملک
  • 62- تصویر پسر ناصرالملک
  • 63- تصویر مشیرالدوله
  • 64- تصویر وثوقالدوله
  • 65- تصویر ضیعالدوله
  • 66- پرنده الوان (آبرنگ)
  • 67- دورنمای شهر از پشتبام صاحبقرانیه
  • 68- دورنمای کوه شمیران از پشتبام مدرسه (ناتمام)
  • 69- قالیچه منظره خیابان شمیران
  • 70- زن
  • 71- کپیه باسمه فرنگی (به دستور احمدشاه)
  • 72- کپیه باسمهای دیگر (به دستور احمدشاه)
  • 73- نوازندهها
  • 74- تصویر ایستاده یکی از پیشخدمتهای دربار
  • 75- نیمتنه یکی از درباریان (آبرنگ)
  • 76- بازار کربلا
  • 77- منظره آبشار دوقلو (1263 ش)
  • 78- حوضخانهٔ عمارت گلستان (1307 هجری قمری)
  • 79- تصویر میرزاعلیاصغر خان اتابک (نیم تنه)
  • 80- تصویر میرزا علیاصغرخان (تمام قد)
  • 81- تصویر آقاعلیمعینالحضور (آبرنگ)

روزشمار زندگی کمالالملک

  • 1226: تولد کمال الملک در تهران
  • 1226: سفر به کاشان در شش ماهگی
  • 1234: سفر به تهران برای تحصیل
  • 1235: ورود به مدرسه دارالفنون
  • 1242: ورود به دربار به دستور ناصرالدین شاه
  • 1255: گرفتن لقب نقاشباشی
  • 1258: گرفتن لقب نقاشباشی خاصه
  • 1262: ازدواج با زهرا خانم
  • 1263: به دنیا آمدن دخترش نصرت
  • 1267: متهم شدن به دزدی، هنگام کشیدن تابلوی تالار آیینه
  • 1269: گرفتن لقب کمالالملک از ناصرالدین شاه
  • 1272: آغاز به آموختن زبان فرانسه
  • 1273: سفر به اروپا و اقامت در ایتالیا
  • 1274: ورود به پاریس
  • 1276: دیدار با مظفرالدین شاه در فرانسه
  • 1277: چاپ زندگینامه کمالالملک در روزنامه شرافت، شماره شصت
  • 1277: بازگشت به ایران و گرفتن نشان درجه اول و حمایل سبز مخصوص دربار
  • 1278: سفر به عراق، همزمان با سفر مظفرالدین شاه به خارج
  • 1280: بازگشت به ایران و تمارض مصلحتی به سکته
  • 1285: مرگ مظفرالدین شاه و خوب شدن سکته استاد!
  • 1287: پیشنهاد تأسیس مدرسه صنایع مستظرفه به دولت
  • 1296: درگذشت پسرش حسینعلی خان
  • 1297: درگذشت همسرش
  • 1298: درگذشت مادرش حدود
  • 1300: نابینا شدن یک چشمش
  • 1302 تا 1306: درگیری کمالالملک با وزرای معارف دولت وقت
  • 1306: استعفا و آغاز بازنشستگی و اقامت در حسینآباد نیشابور
  • 1319: درگذشت کمالالملک در نیشابور و مدفون شدن در کنار عطار نیشابوری